هر چقدر بیشتر با خودم حرف میزنم حرفای دلم بیشتر بازگو میشه امروز با خودم خیلی حرف زدم اشکام کلا صفحه رو خیس کرد فهمیدم که چقدر کم بود محبت دارم چقدر به محبت احتیاج دارم شاید تموم دلایل ناراحتیم همین باشه شاید پرخاشام فقط برا این باشه تا یکم توجه ببینم شاید اورثینک کردنم برا اینه که محبت نمیبینم
شاید کمال‌گرایی برا اینه که یکم فقط مورد توجه دیگران باشم تا بی نقص باشم و بقیه شاید دوستم داشته باشن ....
وقتی بر میگردم عقب گذشته ی پر خشونتی هم داشتم اونم قطعا تاثیر گذاره نه :)
از این چیز های بالا
اورثینک رو دارم و به نظرم میتونه چیز با حالی باشه
حقیقت من میتونم چند ساعت بدون گوشی و تلویزیون فقط رو تخت بخوابم و افکارم سرگرمم کنن اگه این اورثینکه که چیز باحالیه
و اما درباره ی گذشته ی پر خشونت ...
آنقدر گذشته بدی داشتم ( تا سال ۹۸ ) که اگه به تو بگم گریت میگیره
ولی بی شوخی بهتره اصلا بهش فکر نکنی حتی در صورت امکان از اون آدم ها فاصله بگیر برای من که جواب داده
و حتی سالی یکبار هم به اتفاقات اون دوره فکر نمی‌کنم چون ترجیح میدم به جای اون اتفاقات به آینده فکر کنم ... حداقل فکر کردن به آینده مفیده ولی گذشته چی ؟
در مورد شونه هم بگم که ترجیح میدم بجای اینکه یکی شونه اش رو در اختیارم بزاره برای گریه کردن
با دستش اشکام رو پاک کنه
شرم را بگذار یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
توی بغلم میگیرمت'
توم مثل من غمگینی؟
همه درها به روت بسته شدن؟
قلبت درد داره؟
متاسفم که درد میکشی میدونم سخته..
توی بغلتم..
امید سخته..از درد سخت تره بنظرم..من امیدم واهیه فکر کنم:)
چون فکر میکنی به اون شب که رفت میبینم هیچ شوخی نداشت..
اسمت دلوینه؟)
نمیتونم بپذیرم!
نمیتونم!
معشوقم نبود..دوستم بود..تنها دوستی که داشتم که کنارم بود..
میدونی؟؟
شاید بگی دوست پیدا میشه..
اما مثل اون هیچ کجا نیست..هیچ کجا..
منم اسمم دلنازه:)
اسمت قشنگه..
