این جا واقعا کجاست؟¿

 

اینجا به طرز وحشتناکی برام ترسناکه ...

شبیه یه تیمارستان میمونه بچه که بودم تشبیهش میکردم به یه بیمارستان رنگ و رو رفته ی ترسناک با یه سری آدمایی که مامانمو منو بخاطر متفاوت بودنم تخیلم 

نقاشیام حرف زدنای پنهونیم با خودم و دوست نداشتن هام میکشوندن مدرسه 

یا همون تیمارستان به ظاهر مدرسه 

بچه ها رو میزا میزنن انگار که دارن منو میزنن قلبمو فشار میدن 

حرفای معلم تو سرم میرقصه کلمه به کلمش حرف به حرفش حرفاش برام غیر مفهومه 

اینجا من از خودم دورم ....

انگار تو یه بدن دیگه ام ،با یه شخصیت و یه خصوصیات دیگه

ولی نمیدونم تو بدن کیم ؟؟

من واقعا کیم؟؟

اینجا آدمای روانیش منو دارن شبیه خودشون میکنن 

میخوان مثل اونا باشم رفتار کنم کنار اونا باشم و از پیششون جم نخورم باهاشون همراه شم اگه نشم ترکم میکنن پشت سرم حرف میزنن و تو روم نگاه میکنن و فوشم میدن 

چقدر ارتباط با همسن و سالام برام سخته 

اینا هرکدومشون سر یه تایم مشخص یه کاری میکنن از رو میزا راه میرن رو میزا میکوبن یه دفعه همهمه میکنن یه دفعه خاموش میشن روشن میشن سر یه تایم همه میریزن تو حیاط سر یه ساعتم هم  همه میریزن تو کلاس و میزنن تو سر و کله ی هم هر هفته یه مشت قرص میارن و میریزن تو حلق بچه ها 

 

اینحا واقعا کجاست ؟؟